سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پاتوق فرزانگان

شناسنامه

خیلیا برای اینکه بتونن برن جبهه دست می بردن تو شناسنامه هاشون و خودشون رو وبزرگتر نشون می دادن


اگه فرصت بشه منم می خوام دست ببرم تو شناسنامم


ولی نه برای اینکه سنمو بیشتر کنم، نه


می خوام سنمو کمتر کنم
 

.

.
که اگه ازم پرسیدن این همه گناه چیه؟

 


بگم بچه بودم نفهمیدم...

 


نوشته شده در سه شنبه 92/3/28ساعت 6:6 عصر توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

ای آزادی!

             بنگر!

                      آزادی!

این فرش که در پای تو گسترده ست

از خون است

این حلقه ی گل خون است

گل خون است...

ای آزادی!

     از ره خون می آیی

                              اما

می آیی و من در دل می لرزم:

این چیست که در دست تو پنهان است؟

این چیست  که در پای تو پیچیده است؟

ای آزادی!

              آیا

                    با زنجیر

می آیی؟



(هوشنگ ابتهاج، سایه) 


نوشته شده در دوشنبه 92/3/27ساعت 10:47 صبح توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

می خوام یه تشکر خیلی خاص کنم


یه تشکر خیــــــــــلی زیــــــاااااد


واقعا ممنــــــــــــــووووووووووونم!


از تمام کسانی که مرا کوفتند و له کردند....


واقعا ممنــــــون!


با هر بار کوفتنتان مرا محکم تر کردیـــــد


یک خواهش!


باز هم بکوبـــــید! لطفا!


نوشته شده در یکشنبه 92/3/26ساعت 10:53 صبح توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

عجایب هفت گانه انتخابات:
از بین نامزد ها:
7 تا عینکی بودند 1 بی عینک
7 تا با ریش بودند 1 بی ریش
7 تا کت و شلواری بودند 1 روحانی
7 تا سالم بودند 1 جانبــــاز
!!!!!!


نوشته شده در شنبه 92/3/25ساعت 1:47 عصر توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

سلام!

خوبی؟ آره هستی میدونم!

نامت در دهانم نمی چرخد...برایم غریب است...

مجیــــــد...

 چرا تنها خاطره ای که از تو می دانم، افتادن تنها درخت نخل خانه در روز شهادتت است؟

راستی مگر تو چند سالت بود؟ 

روی کارت ها تاریخ تولدهای متفاوتی داشتی!42،43،45، کدام؟

تا سال 64 بودی ولی بیشتر؟ نمی دانم! چقدر من تو را می شناسم نه؟

اما اگر از کسی درباره ی تو نپرسیدم برای این بود که دلم می خواست تمام داستان زندگی ات را از زبان خودت بشنوم.

یعنی من حتی لیاقت این که یک بار به خوابم بیایی رو هم ندارم؟

آخه من از تو بیشتر از بقیه توقع دارم!

بالاخره غریبه با آشنا فرق داره، نه؟

آشنای غریب! چرا سر نمی زنی؟

مگر من جزو خانواده ات محسوب نمی شوم؟

صله ی ارحام نمی کنی؟

 

مُـــردی اما هیچ کس نامت نبرد

رفتی اما جای تو خالی نموند

 

عاشقا! مُـــردم ز عشق تو ولی

هیچ کس چیزی برام از تو نگفت

 

شاید اینک من به آخر می رسم

در رثای آن شهــــیدی که نمُــرد

 شهید


نوشته شده در شنبه 92/3/25ساعت 9:54 صبح توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

خب! مــــــــردم ما که حمـــــاسه سیاسی رو خلق کردند، حــــالا مونده حمـــــاسه اقتصادی!


آهــــــــــــــــــــاااااااای!     رییس جمهوری که مـــــردم با یه حمــــاسه انتخابت کردن!

وظیفتو فراموش نکردی؟؟؟؟

قـــــــولات یادت نرفته؟؟؟؟

حواست هست حماسه دوم رو تو باید به وجود بیاری؟؟؟؟

به قدرت رسیدی بی خیال مردم نشدی که؟؟؟

آرمان های امام رو یادت هست؟؟؟؟؟

یادته چقدر تو تبلیغاتت دم از ولایـــــــتـمداری می زدی؟؟؟؟؟؟ 

 

خــــــب!   ما منتظریم!  منتظر یه مرد عمــــل! اگه مــــــردشی بیا و بگو بسم الله...

 

اگه نه....بـــــــــــرو! هیشکی اینجا تو رو نمی خواد. 


نوشته شده در شنبه 92/3/25ساعت 7:29 صبح توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

نام جاوید وطن
صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من

شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که همآواز تو منم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم

بشنو سوز سخنم
که نوا گر این چمنم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان

همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان

.

.

.

مــــــــردم ایـــــــران! حضورتان مبـــــــارک!

باز هم شمـــــا پیـــــــروز این میدان بــــودید! 


نوشته شده در شنبه 92/3/25ساعت 7:20 صبح توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

ای  ماه  شب  چهارده  آسمان  و  زمین


بیا ...  بیا  و  دلتنگی  انتظار  را  از غروب  جمعه ها  بردار


بیا  و  به خزان  زمین  که  بیش از هزار سال  طول  کشیده است،  پایان  بده


بیا  و بگذار  گل های  محمدی  بار دیگر در زمین  برویند


منجی...  ای منجی عالم...  بیا  و  نجاتمان  بده


عشق و فراق 


نوشته شده در جمعه 92/3/24ساعت 10:46 صبح توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

نِــــــی چو از خـــود نِـــــی شده نِــــــی نام شد

کاســــه چـــون خـــالی شد از خـــود جـــام شد 

 

آسمان


نوشته شده در پنج شنبه 92/3/23ساعت 4:34 عصر توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

" امشــــب به قصــــه ی دل من گوش می کنی

                 فــــــــردا مــرا چو قصـــه فـــــراموش می کنی ..."

قلم 

 


نوشته شده در پنج شنبه 92/3/23ساعت 4:21 عصر توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >