سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پاتوق فرزانگان

 

 

در حین خوندن زندگی نامه و خاطراتش هی طرز زندگی کردنش رو با خودم مقایسه می کردم

.

.

.

به یه نتیجه بیشتر نرسیدم

.

.

.

چه فاصله ای است میان ما و شهدا . . .


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 9:26 عصر توسط قلاش| نظرات ( ) |

"شیعه، سنّی ترین مذهب اسلام است."

دکتر علی شریعتی 


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 4:34 عصر توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

 

بی تفاوتی

 

هیسسسسسس!!!

صدایتان در نیاید!

جامعه خواب است... 


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 4:32 عصر توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

هی...هیچی نمیشه گفت...


نوشته شده در چهارشنبه 92/1/7ساعت 2:1 صبح توسط قلاش| نظرات ( ) |


نوشته شده در سه شنبه 92/1/6ساعت 7:20 عصر توسط قلاش| نظرات ( ) |

بهنام دانش آموز بود

من دانش آموزم

تو دانش آموزی...

اما

چه فاصله ایست بین من و بهنام؟

فاصله ای به اندازه عشق

عشقی که بهنام را برد و مارا گذاشت تا در این ماتمکده بمانیم و بمانیم و بمانیم...

خدایا!

از این دنیا هیچ نمی خواهم

هیچ!

فقط تو را می خواهم؛

تو که دنیایی نیستی

تو را می خواهم تا دنیایی نباشم

تو را می خواهم تا آسمانی باشم...

آسمانی که باشم،

دیگر جایم اینجا نیست!

مثل بهنام...

شهید بهنام محمدی.13ساله ای آسمانی


نوشته شده در سه شنبه 92/1/6ساعت 4:4 عصر توسط قلاش| نظرات ( ) |

شهید زنده


نوشته شده در سه شنبه 92/1/6ساعت 3:9 عصر توسط قلاش| نظرات ( ) |

حجاب چهره جان می شود غبار تنم

خو شا دمی که از آن چهره پرده بر فکنم

 

چنین قفس نه سزای من خوش الحالیست

روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

 

عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم

دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم

 

اگه خوشت اومد بقیه شو خودت برو بخون!بیکار گیر آوردی؟؟؟

مش غولوم ضمبه ای بخونی نظر ندی!!به حافظ میگم شب بیاد تو خوابت یقه تو بگیره!!!

حالا خود دانی!نگی نگفتم!!


نوشته شده در سه شنبه 92/1/6ساعت 8:58 صبح توسط قلاش| نظرات ( ) |

ابتدا می مردم برای اینکه دبیرستان را تمام و دانشگاه را شروع کنم.

بعد از آن می مردم برای اینکه تحصیلم در دانشگاه تمام شود و کار را شروع کنم

بعد از آن می مردم یرای اینکه ازدواج کنم و بچه دار شوم

بعد از آن می مردم برای اینکه بچه ها بزرگ شوند و به مدرسه بروند و من بتوانم به کار بازگردم

بعد از آن می مردم برای اینکه بازنشسته شوم

و حالا لحظه مردنم فرا رسیده و ناگهان دریافتم که فراموش کرده ام زندگی کنم...


نوشته شده در دوشنبه 92/1/5ساعت 8:50 عصر توسط قلاش| نظرات ( ) |

استقرار قدرت و سلطه ی حکومت و سکوت و تسلیم مردم فاطمه را از مسئولیت مبارزه به خاطر حق و علیه باطل مبری نمی سازند، باید برای پیروزی هر چند با امیدی ضعیف تلاش کند، باید با نظام حاکم مبارزه کند، اگر توانست آنرا مغلوب سازد و اگر نتوانست، لااقل محکوم.
اگر باطل را نمی توان ساقط کرد، می توان رسوا ساخت. اگر حق را نمی توان استقرار بخشید، می توان اثبات کرد، طرح نمود، به زمان شناساند، زنده نگاها داشت، لاقال مردم بدانند که آنچه بر سر کار است ناحق است و ظلم است و آنچه مطرود و شکست خورده و زندانی، حق است و عدل و آزادی.
"دکتر شریعتی"


نوشته شده در دوشنبه 92/1/5ساعت 11:51 صبح توسط پنجه طلای سابق!| نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >