سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پاتوق فرزانگان

امـام خمینــی رحمه الله علیه :

آنهایـى که بـه ما مى گوینــد سازش کنیــد،
آنها یـا جاهل هستنــد یا مــزدور.
آنهایى که بـه ما اشکال مى کننــد که شما چرا با ایــن قدرت هاى
فاسد سازش نمى کنیــد،
آنها از باب ایــن که همه چیــز را با چشم مادى ملاحظه مى کننــد،
آنها نمى داننـد که انبیـاى خـدا چه رویـه اى داشتنــد،
با ظالم چطور برخـورد مى کردنــد، یا مى داننـد و خودشان را بــه
کـورى و کــرى زدنــد.
سازش با ظالم، ظلم بر مظلومیــن است، سازش با ابر قدرت ها،
ظلم بـر بشر است.

 صحیفه امام، ج 18، ص 15


نوشته شده در پنج شنبه 93/3/15ساعت 10:54 صبح توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم

داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم

شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم

عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم

در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من
جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم

مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم

سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم


 

 


نوشته شده در پنج شنبه 93/3/15ساعت 10:49 صبح توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم

غم دلدار فکنده است به جانم، شررى
که به جان آمدم و شهره بازار شدم
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مى آلوده مددکار شدم
بگذارید که از بتکده یادى بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم



غزل مقام معظم رهبری در پاسخ به غزل امام خمینی(ره):
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

 


 + 14 خرداد وفات امام (ره)


نوشته شده در پنج شنبه 93/3/15ساعت 10:45 صبح توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

دانشمند فاضل و نویسنده اندیشمند استاد سید عباس نورالدین برایم نقل کرد که روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود.
اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم ! و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد .
ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند . او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟ ( و به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سو تفاهم خانم هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ... )
ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید ...
این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه نه تنها توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند.


 

افسران - زینت حجاب ، ارزش زن


نوشته شده در پنج شنبه 93/2/25ساعت 8:37 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

یکی از اتفاق های لوس و معمولی که در پایان تمام امتحان ها رخ می دهد آن است که که شاگرد اول ها نه به منظور تطبیق جواب های صحیحشان با هم، که بیشتر برای به رخ کشیدن معلومات و محفوظات از راه حل هایشان می گویند و حظ می کنند. به تمام شاگردان چون من-میانه جدولی، که ظاهرا" نه خطر سقوط دارند نه شانس قهرمانی - توصیه می شود به هیچ وجه در آن جمع های افاده آمیز حضور به عمل نرسانند، چرا که جز تضعیف روحیه، رونمایی از غلط های جدید و تحلیل رفتن نمره ی پیش بینی شده، چیز دیگری به بار نمی آورد. ضمنا" عزیزان چنان با اطمینان حرف می زنند که اعتمادش به جزوه و کتاب را هم از دست می دهد...

((قصه های امیرعلی- جلد دوم))


نوشته شده در یکشنبه 93/2/21ساعت 11:15 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

http://media3.afsaran.ir/siMB9gBf_450.jpg

 


نوشته شده در جمعه 93/2/19ساعت 7:49 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

تکلیف اتاق تاریک را
کلید برق، روشن می‏کند
و تکلیف سیگار زر را
کبریت بی‌‏خطر !

تکلیف دهلیزهای درون را
نه کلید برق
نه کبریت بی‌‏خطر ،
تنها اندکی خدا
می‏‌بایست
خدایی که سخت
نایاب است .


"سیدحسن حسینی"

 



نوشته شده در جمعه 93/1/29ساعت 3:45 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

بالاخره نتایج مرحله یک اعلام شد!(پس از سال ها!)

به همه ی قبول شده ها تبریک!

اونایی هم که قبول نشدن سال بعد ایشالا ;)

اگرم سومی بودین و قبول نشدین باز هم شکر خدا! برین پز بدین که المپیادی بودین!مدرک داشتن

 

سال نو پیشاپیش مبارک :)

و تسلیت برای ایام فاطمیه...

سال نویی داشته باشید!

سالی بهتر از سال های قبل!

سر سفره هاتون دعامون کنید

و دعا کنید واسه ی یه دختر 14 ساله که الان تو کماست...

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 92/12/27ساعت 3:54 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

African Muslims

اگر دین ندارید،حداقل آزادمرد باشید...

و این بود جمعه ی ما...گذشت در بی خبری... هیچ کس هم نفهمید تو آفریقای مرکزی چه میگذره...

 "ما را به جبر هم که شده سر به راه کن      خیری ندیده ایم از این اختیارها"

...........................................................................................................................
یامولانا یا صاحب الزمان الغوث الغوث الغوث
ادرکنی ادرکنی ادرکنی الساعه الساعه الساعه
العجل العجل العجل


نوشته شده در جمعه 92/12/9ساعت 2:0 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

آبادانیه زنگ میزنه به اوباما میگه: میخوایم با شما بجنگیم!!

اوباما: چند نفرید؟!

آبادانیه: مو و دوتا کوکام وسه تا پسر عموام!!

اوباما: شما6نفرید ما 4میلیون سربازیم. چطور باما میجنگید؟!

آبادانیه:فکر میکنم جواب میدم!!

بعد از چند دقیقه آبادانیه تماس میگیره میگه: ما نمیجنگیم!!

اوباما: ترسیدید؟!

آبادانیه: نه ولک جا برا دفن 4میلیون نفر نداریم...


نوشته شده در پنج شنبه 92/12/8ساعت 8:55 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >