سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پاتوق فرزانگان

دلم تنگ است

من،

همچون درختی

ریشه ها در خاک

دست ها بالا

اسیر تن

اسیر شاخ و برگ و باد و باران ها

اسیر خاک

با هوای آسمان در سر

نه می میرم

نه می پرواز

نه پرها واز

اسیـــــــــــــرم من

اسیر روز های پر ز دلتنگی

اسیر حسرت عشقی به بی رنگی

اسیر خاطرات خوب دیروزم

که امروز همچو شلاقی به روحم

می زند حدّم

چرا این گونه ام؟

چه شد آخر؟

نفهمیـــــــــدم 


نوشته شده در چهارشنبه 92/4/26ساعت 11:21 صبح توسط قلاش| نظرات ( ) |