• وبلاگ : پاتوق فرزانگان
  • يادداشت : خاطره شيطنت ها: ابتدايي(1)
  • نظرات : 3 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    كيفتو ميبردي تو حياط؟توچه خلي بودي ديگه!
    من ابتدائي به شدت آروم و ساكت بودم!فقط كلاس پنجم تو طرح روزي براي فردا شدم مدير مدرسه كه اونم از بس بچه مثبت بودم ازش استفاده نكردم و رفتم نشستم سركلاس
    پنجم قصه گو يه نمايش هم شدم (به شكل پيرزن!!)
    البته تو كلاس اولم خيلي خاطرات هست اما حوصلم نميشه بنويسم!
    پاسخ

    خدا بهت حوصله بده!