• وبلاگ : پاتوق فرزانگان
  • يادداشت : تابستوووووووووون!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    بلد نيستم!!
    من فقط يه توپ دارم قلقليه مي خوندم!!
    پاسخ

    احسنت!
    دوره ي بچگي ماها که همش با پسرا گذشته...عه عه !!!!توام که اين طوري بودي مث من!!!خخخخخخ...
    اما امسال تابستونم شده درس و درس و درس!!!
    پاسخ

    مي گذرد!
    زماني كه كلاس اول-دوم بودم صبحاي تابستون كه هوا خنك بود، رو سكوي حياتمون داداشم و دوستاش جام تيله بازي برگزار مي كردن.منم ميرفتم بازي كنم اما راهم نميدادنميگفتن تو هم بچه اي هم دختري!نژادپرستا
    اما 4سالم كه بود،يه دوستي داشتم اسمش امير بود.از صبح ميرفتيم بازي،تاشب.جات خالي ميوه هاي جلوي خونه ها رو مي كنديم نشسته مي خورديم
    عالمي داشتيم
    پاسخ

    چقدر فعال بودن! آخه پسر تيله بازي ميکنه؟ من که دخترم نصف بچگيم به فوتبال و کشتي گذشت!
    كلا دروغ گفته!من كه هيچوقت تابستونم اينجوري نبوده.
    آخه تو اي گرمو، كي ميره تو كوچه؟
    پاسخ

    من! لنگ ظهر تابستون(قشنگ يادمه لنگ ظهر بود قبل و بعد ناهار!) با داداشام و دوستاشون تو کوچه فوتبال بازي مي کردم! يادبگير! 4 سالم بود!