سلام اي شب معصوم!
گرگ هاي بيابان را سلام اي شبي که چشم هاي
واعتماد بدل مي کني به حفره هاي استخواني ايمان
و در کنار جويبارهاي تو ارواح بيدها
ارواح مهربان تبرها را مي بويند
من از جهان بي تفاوتي فکرها و حرف ها و صداها ميآيم
و اين جهان به لانه ي ماران مانند است
و اين جهان پر از صداي حرکت پاهاي مردمي ست
که هم چنان که تو را مي بوسند
در ذهن خود طناب دار تو را مي بافند
با سلام خدمت دوستان ... بنده دست به کار جالبي زدم که در نوع خودش بي نظيرهبا اومدن عيد گفتم يک خونه تکوني کنيم و امروز صبح وبلاگم را حذف کردم و دوباره ساختم از همه ي همراهان خواهش ميکنم با لينکي که قرار ميدم در خواست همراهي کنند و از زدن باز نشر دريغ نکنند..بعضي از دوستا ن فکر کردن من رفتم ..لطفا شرکت کنيد ..ياعلي http://azaz.parsiblog.com/Profile