وبلاگ :
پاتوق فرزانگان
يادداشت :
خاطره شيطنت ها: ابتدايي(1)
نظرات :
3
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يک ذهن زيبا
:)) پنکه سقفيم داشتين؟؟!! D:
يادش به خير منم ابتدايي که بودم، پايه ثابت تءاتر و گروه سرود بودم!!
براي سرود هر سال مي رفتيم ناحيه اول مي شديم بر ميگشتيم!!! عاره!!
تئاترم زياد بازي ميکرديم، تو اکثر جشنا وظيفه ش گردن ما بود!!
يادمه يه بار تو تئاتر
حسني
نقش
مرغ
داشتم!! :)
يه بار تو يه تئاتر ديگه نقش
فرانکو ...!!
ولي ديگه خداييش با پرگار تهديد نميشديم!!!
حساب بکن از يه طرف پنکه سقفي بالاي سرت باشه! از يه طرفم پرگار زير گلوت...!! D:
پاسخ
ههههه! ماجراي اصلي پنکه مربوط به راهنماييه!