ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
پنجه : يعني ميگي من ديوونه ام...؟! :)
مگه خودت داداش و پدر (خار مادر) نداري...؟!! :))
پاسخ

آخ جون دعوا :))

من که از حرفاي اين ذهن زيبا چيزي سردرنمسارم تو مياري؟

کد:2466

پ.ن:چه حالي داد امروز نيومدم مدرسه!

پاسخ

تا حدودي!پ.ن:كوفتت بشه!
من نه کاري به نويسنده دارم نه کاري به بقيه متن دارم ...!!!
نظرم رو راجع به اين جمله گفتم...
درسته اگه بخوايم در مورد دکتر شريعتي قضاوت کنيم ، بايد ادا مه متن رو هم بخونيم...!! ولي من نظرم رو راجع به اين جمله، همين طوري که نوشته شده بيان کردم!!

البته مي تون جمله درست اين باشه که : بعضي از مردم اينگونه رفتار ميکنن، يعني از انسان بودن خارج مي شوند...!

البته دلايلم بيشتر تراوشات ذهن خودم هست...!!!(طبق نظريات مختلف به يه نتيجه کلي رسيدم)
نظر من نسبت و دين و مذهب و علوم غريبه و ماوراءالطبيعه کلاً با اين چيزايي که عوام فکر مي کنن فرق مي کنه...!!!

به نظر من اگه اين شکلي به قضيه نگاه کنيم خيلي از شبهات خود به خود حل ميشه...!!!!!
پاسخ

بابا خواص!!!!!!در ضمن جلسه اي با واعظ زاده تو دانشگاه شيرازهست. حضور خواص باعث گرمي محفلمان است:دي/////////////////چه شكلي؟؟
کاملاً مخالف...!!!!
براي دليلشم بايد 1 ساعت صحبت کنم...(واقعاً دليل دارم براش)
پاسخ

اما من نه كاملا ولي تا حدودي موافقم!به دلايلي شبيه چيزي كه فاطمه نوشته

1-اينو از کجا اوردي؟

2-بايد توي متن خوند تا ببينه منظورش چيه

شايد منظورش از مذهب موجود رسمي اين مذهبيه که خيليامون داريم و قطعا اسلام نيست! دکتر شريعتي هميشه از اين مذهب مي ناله. مذهبي که حاصل تفکر نباشه و فقط تقليد کورکورانه باشه مذهبي بدون ايمان.مذهبي که توش آدم نميدونه خدا رو چرا مي پرسته و يا اينکه خدا چيه(ما نميتونيم بفهميم خدا کاملا چيه ولي در حد خودمون بهمون قدرت درک دادن) اينجور افراد که شايد خيلي از ما جزوشون باشيم(منظورم فقط خودمه دوباره نياين دعوا راه بندازين)واقعا همين کار رو انجام ميدن.

پاسخ

كتاب گفتگو هاي تنهايي

پيشنهاد مي کنم اگر خواستيد براي جمله اي نظر بگيريد اسم گوينده اش را نياوريد تا بتوان براحتي نظرش را نقد کرد بدون آنکه شخصيت گوينده باعث محدوديت و خودسانسوري شود

اما در باره اين سخن

حقيقت غيرقابل انکار اينست که آدمي براي بندگي آفريده شده است

مهم شناخت اين بندگي است

برخي از بندگي خدا فرار مي کنند

و بعد گرفتار بردگي غير خدا مي شوند

اما اينکه مذهب موجود رسمي نقطه ضعفي اينچنين دارد درواقع بايد ديد اشکال از مذهب است يا از کساني است که بدون شناخت صحيح از بندگي ، جاي خود و خدا را عوض کرده اند