• وبلاگ : پاتوق فرزانگان
  • يادداشت : دنياي خاکستري آدم ها...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 2 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    منم در اين مسير طولاني هم رزمت ميشم آجي:*
    پاسخ

    قربون غيرت و معرفتت!

    سلامي به گرمي آفتاب غيرت

    بر شما خواهر عزيزم که در آستانه جواني چنين احساس خود را از بي غيرتي برخي ها بيان مي کنيد

    واقعيت تلخ اينست که حس تنهايي زماني است که انسان خود را در محضر خدا احساس نکند

    و حقيقت شيرين اينکه آدمي با عشق به او زندگي مي کند و اين تنها علت علاقه ماندن در اين عالم براي انجام تکليفي است که او برايمان تعيين نموده است

    خواهرم

    در اين جهاد باهم هستيم

    و در سنگر همرزم

    قلمت را محکم نگاه دار

    و قدمت را مستحکم

    که شيطان از اين حضور مي هراسد

    و باز هم منتظر همنام دخت رسول و قلم پنجه طلايي اش

    پاسخ

    خدا را احساس مي کنم! در ميان آدمها کسي را نمي يابم. يادداشتت خيلي بهم دلگرمي داد"در اين جهاد باهم هستيم و در سنگر همرزم"و مخصوصا اين جملت:"و باز هم منتظر همنام دخت رسول و قلم پنجه طلايي اش" باز هم خجالت کشيدم از اين نام زيبايي که لياقتش را ندارم.